آلوس: حالا میتوانم در مورد رونالدو حقیقت را بگویم
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۷۴۸۳۰
به گزارش "ورزش سه"، دنی آلوس پس از یک نیم فصل بازی برای بارسا به دومین دوره حضورش در این باشگاه پایان داد و اکنون در تیم پوماس مکزیک بازی می کند. او بین سال های 2008 تا 2016 نیز در عضویت بارسلونا بود و یکی از اسطوره های این باشگاه محسوب می شود. آلوس همیشه لیونل مسی را بهتر از رونالدو می داند اما در مصاحبه جدید خود اعتراف کرد که به عنوان یکی از ستاره های تاریخ باشگاه بارسلونا، نمی توانسته در مورد رونالدو صادقانه حرف بزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در مصاحبه با یک یوتیوبر مشهور مکزیکی و در مورد رونالدو گفت:« حالا که دیگر نه من در بارسا هستم و نه رونالدو در رئال، می توانم در مورد رونالدو حقیقت را بگویم و صادقانه از او حرف بزنم. رونالدو الگوی من و همه فوتبالیست هایی است که با کار و تلاش زیاد به سطح اول فوتبال دنیا رسیده اند یا می خواهند برسند. او بازیکنی خودساخته است. بازیکنی که بر خلاف لیونل مسی نبوغ ذاتی ندارد ولی توانسته این ضعف را با تمرینات مستمر جبران کند. من به احترام رونالدو کلاه از سر بر می دارم. حتی زمانی که در بارسا بودم و برابر هم قرار می گرفتیم نیز نهایت احترام را برایش قائل بودم.»
آلوز ادامه داد:« در جریان مراسم توپ طلای چند سال پیش بین ما تنش ایجاد شد و دلیلش نیز حاشیه سازی رسانه ها بود. از قول من بر علیه رونالدو دروغ نوشته بودند و رونالدو به همین دلیل بسیار عصبانی بود. به او سلام دادم ولی جوابم را نداد. او گفت که من برایش احترام قائل نیستم ولی چطور چنین چیزی ممکن بود؟ همان جا به خودش گفتم که چقدر برایش احترام قائلم. من همیشه با او همذات پنداری می کنم و در آن مراسم فرصت خوبی نصیبم شد تا این را به خودش نیز بگویم.»
آلوز در پایان گفت:« اگر بخواهید مقایسه ای انجام دهید، من به عنوان یک بازیکن بیشتر به کریستیانو نزدیکم تا لئو مسی. من در تمام زندگی ام کاری را انجام داده ام که رونالدو انجام داده است. من نبوغ و استعداد ذاتی فوتبال را ندارم ولی مثل رونالدو با تمرینات سخت و تلاش زیاد به سطح بالای فوتبال رسیدم. نمی گویم رونالدو استعداد ندارد اما استعداد و نبوغ مسی را ندارد. رونالدو با تمرینات مداوم خودش را به سطح مسی رساند و موفق هم شد. متاسفانه وقتی در رئال و بارسا مقابل هم قرار می گرفتیم، حساسیت ها زیاد بود ولی چطور می توانم به او احترام نگذارم؟»
منبع: ورزش 3
کلیدواژه: مورد رونالدو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۷۴۸۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دخترم عکسهای شرمآوری از خود در فضای مجازی گذاشت و آبرویم را بُرد / دیگر نمیتوانم او را تحمل کنم!
زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزیهای دخترم خسته شدهام و میخواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم، اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز ماندهام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.
لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون میرفت و لباسهای بسیار زنندهای میپوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر میکشیدم، اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمیکردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.
این ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمیتوانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافهکاری تا نیمههای شب به خانه نمیآمد و گاهی نیز تا سپیدهدم در منزل دوستانش به سر میبرد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونهای که حتی در مهمانیها هم گوشی تلفن از دستش نمیافتاد.
در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقهای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!
این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چربزبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد میخواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمیتوانستند با این فرهنگ زندگی کنند.
من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکسهای بسیار زننده و شرمآوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیباییهای ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرفها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.
از آن روز به بعد هیچکدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمیدانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.
با توجه به حساسیت این پرونده، مشاورههای روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتادهاند و آینده خود را نابود کردهاند.
منبع: خراسان
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟